سال 91
با نام و یاد خدا اغاز کردیم سال جدید را و امیدواریم
که این سال جدید سالی پر از سلامتی و پراز برکت و
سرشار از موفقیت برای همه باشه.به امید خداتمام
روزهای عید رو به دیدو بازدید اقوام سپری کردیم و بر
خلاف هر سال که به مسافرت میرفتیم امسال
جایی نرفتیم.اما خیلی خوش گذشت.دیدن بزرگترها
وخاله و دایی ...هم هیچوقت خالی از لطف
نیست.به شما هم خیلی خوش گذشت چون
همیشه دوست داری که همه دورت باشن و تو
جمع باشی تنهایی رو اصلا دوست نداری.دوست
داری که همیشه مهمون بیاد خونمون یا اینکه به
مهمونی بریم خلاصه که خیلی خیلی خوش
گذروندی. من هم تا الان وقت نکردم که بنویسم که
الان نشستم و نوشتم.
اما روز 10 فروردین
پرنسس دنیای من چه خوب شد که به دنیا امدی و
چه خوبتر که همه دنیای من شدی و هر روز برایت
رویایی باشد در دست نه در دور دست عشقی
باشد در دل نه در سر و دلیلی باشد برای زندگی
نه روزمره گی.تولدت مبارک با صد هزارتا
بوسه.انشاالله که 120ساله بشی.امسال برای تولدت خودت همه چیز رو انتخاب کردی چون
دوست داشتی همه چیز به سلیقه خودت باشه
مثل لباست مثل کیکت و همینطور کادوی من و بابا.وای که چه محبتهایی داشتین نسبت به هم.این هم کیک تولدت که به انتخاب خودت بود.این هم از شیطنت شما.این هم کادوی من و بابایی.البته
مهمونها هم که مامان ننی و دایی صادق و ندا جون
و امیر علی و خاله سهیلا و عمو مهرداد و روژین و
شیرین خانم و عمه لیلا و متین جون و عمه سهیلا و
عمو علی و مبین جون و عمه زینب و عمو محمد که
از روز قبلش اومدن و کلی هم کمک کردن و عمو
حامد بودن که ما از اومدن همشون خیلی
خوشحال شدیم و همینطور متشکریم از کادوهای
همشون که خیلی زحمت کشیده بودن انشاالله که
بتونیم جبران کنیم.