هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

هلیا

2شنبه

1390/11/17 22:00
نویسنده : مامان لیلا
654 بازدید
اشتراک گذاری

صبح که بیدار شدیم با بابایی صبحانه خوردیم و تو با توله سگا رفتی تو حیاط بازی

کردی.یادم رفت که بگم دیشب ما با خودمون توله ها رو اوردیم.خلاصه که تو سرت

با اونها حسابی گرم شده.اتاقت رو حالت قرنطینه کردیم که بعد از رفتن سگها

فقط اونجا رو شستشو بدیم.بعد از اینکه نهار خوردی خواستی کارتون ببینی که

سگها هم با تو بودن.هلیا جونهلیاهلیا جونم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مبین فرفری
18 بهمن 90 10:09
وای هلیا جون فدات بشم که نمی ترسی جای مبین خالی


اخه عمه ترس نداره که خیلی هم با مزه هستن.
عمه فشمی
18 بهمن 90 13:07
وای هلیا جونم چه توله سگای قشنگی داری عمه جون خیلی ملوسن دست مامان وبابا درد نکنه که برات این توله سگای گرون قیمتو خریدن بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

عمه جون این توله ها فعلا امانت هستن ما هم به صورت ازمایشی اوردیم که ببینیم میتونیم نگه داریم.
عمه فشمی
19 بهمن 90 12:07
هلیا جیگر از بس دیروز درباره ی توله سگ ها حرف زدیم وبرام از بامزه گی هاشون گفتی دیشب فقط خواب توله سگ هاتو میدیدم هلیا جونم به عمه قول داده که بعداز بازی با توله سگ هاش دستاشو تمیز بشوره عمه قربونت بره که اینقدر حرف گوش کنی یه بوس طولانی برای هلیا نفس بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس

عمه جون من هم از بس توله سگ دوست دارم که مامانم اجازه داد که بیان پیش من البته بابایی هم فقط به خاطر من خونه حیاط دار گرفت که اگه یه وقتی خواستم حیوونی بگیرم راحت باشم.من دوست دارم عمه جون بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس.
مامان سارا
19 بهمن 90 15:03
آفرین به هلیا خانم گل .با این بابای مهربون و خانواده دوست که هر روز صبح نان تازه می خره و برای شما می یاره حتما مامان خوبی داری که بابا عاشقانه دوستتوت داره و اینقدر براتون زحمت می کشه .ما که از بس مردهای خوب مثلا داریم باید صبح تا شب کار کنیم و در تنهایی در اداره نان بیات صبحانه بخوریم و خوش به حال مامانت که بابا همیشه عاشقانه در خدمتش هست و مثل یه بانو زندگی می کنه و همسرش هم اینقدر دوسش داره .خوشبخت باشین الهی .
ممنونم مامان سارا.بله شما درست میگین بابایی و مامانیم عاشقانه همدیگرو دوست دارن.

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد