هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

هلیا

5شنبه

1390/10/25 3:18
نویسنده : مامان لیلا
377 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب که 4شنبه شب بود عمو محمد اومد خونمون که فردا با عمه زینب

برگردن

خونشون.صبح 5شنبه بود که عمه با عمو محمد رفتن و عمه سهیلا هم با مبین

رفت خونه می می.خاله از خونه مامان بزرگ زنگ زد که ما هم بریم اونجا.من و تو

هم اماده شدیم و رفتیم.اونجا که بودیم عمه لیلا زنگ زد و

گفت ما اومدیم در

خونتون هستیم.من هم گفتم که خونه مامان بزرگ هستیم و قرار شد عمه بیاد

اونجا.عمه با متین اومدن پیش ما .تو هم باروژین و متین و امیر رضا کلی بازی

کردی.شام خوردیم و عمه رفت خونه می می و متین هم اومد خونه ما و

خوابیدیم.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیر علی
26 دی 90 1:33
هلیا جون ماشاله خیلی خانم شدی معلومه که دیگه بزرگ شدی باید زود بری مدرسه و واسه خودت خنم بزرگی بشی .منم بهترین ها را برات ارزو دارم .خوش به حالت که هر روز یکی از عمه هات پیشت هستن و تو تنها نیستی بهت کلی داره خوش می گذره .امیر علی و دایی صادق هم می بوسنت .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد