هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

هلیا

این چند روز که با عمه زینب گذشت

1390/10/25 2:56
نویسنده : مامان لیلا
386 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از چند روز الان وقت کردم که بشینم برات بنویسم.عزیز دل مامان از عمه زینب قول گرفتی که چند روز

پیش ما بمونه و عمه هم قبول کرد که پیشمون بمونه. تو هم از اینکه عمه زینب

پیشمون بود و خوش میگذشت خوشحال بودی.عمه سهیلا با مبین هم

اومدن خونمون وتو هم با مبین هی بازی هی دعوا خلاصه که کلی

حکایت ها داریم ما بزرگترها با شما کوچولوهای فرشته.هلیا و مبیناین جا با هم بازی میکردید.بوس بوسهلیا و مبینهلیا و مبین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان امیر علی
26 دی 90 1:35
هلیا جون خوشحالیم که تنها عمه جونها و نی نی های عمه جون ها نمی زارن تنها باشین و بهت خوش می گذرونن .عزیزم ایشاله شاد و سلامت باشی .
عمه فشمی
26 دی 90 9:22
نفس عمه به من هم خیلی خوش گذشت فدات بشم قربون اون انگشتهای کوچولوت برم که همشو باز میکردی میگفتی عمه همه ی اینارو باید خونمون بمونی عزیزم منم موندم چون عمه خیلی دوست دارهدست مامان جون هم درد نکنه بابت پذیرایی کاملش عمه جون بازم میام خونتونبوس فراون برای هلیا جیگر


عمه جون من هم خیلی خیلی دوست دارم.بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد