هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

هلیا

شنبه

1390/10/18 4:38
نویسنده : مامان لیلا
436 بازدید
اشتراک گذاری

از خواب که بیدار شدیم تو یه ذره حالت سرما خوردگی داشتی و تب هم داشتی که شربت بهت دادم ومی

می هم اومد پیشمون نهار که خوردیم تو خوابیدی. بیدار که شدی باز هم تنت داغ بود شربت خوردی و بابا

مجید هم یه لیوان اب پرتغال و اب لیمو شیرین بهت داد خوردی و رفتیم حموم و اومدیم بیرون و تو خیلی حالت

بهتر شده بود و با بابایی بازی میکردی و کلی سر حال اومدی قربونت برم الهیهلیا جونهنوز هم بابا

جون میتونه تو رو بلند کنه و برسونه به سقف و تو هم کلی ذوق کنی.الان که اینها مینویسم تو با عمه

زینب مشغول بازی کردنی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان زهره
18 دی 90 12:13
سلام. خداراشکر که گل دختر بهترن. مراقبش باش. به گل محمد سپهر هوا گرگه ! منظورش اینکه هم سرده هم گاهی گرم بنابراین نمی تونی گولش را بخوری!
baba majid
18 دی 90 15:09
baba fadat beshe ke aslan nemitonam bihalito bebinam.be omide khoda zoodi khob mishi
مامان امیر علی
18 دی 90 15:18
مبین فرفری
18 دی 90 17:31
سلام هلیا جون زود خوب شو بازم با خونمون دوست دارم هلیا جون
مامان زهره
19 دی 90 10:37
سلام ممنون که به ما سر زدین
مامان امیر علی
19 دی 90 20:14
هلیا جون بهتره ؟ ایشاله بهتر و بهتر تره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد