امروز
امروز یه کمی دیر از خواب بیدار شدیم چون دیشب دیر خوابیدیم.بابایی نون داغ
گرفت و اورد و صبحانه خوردیم.تو با اسباب بازیهات مشغول بازی شدی ومن هم
رفتم سر وقت اشپزخانه و شروع کردم به تمیز کردن کل اشپزخونه.من که
مشغول تمیز کاری بودم دیدم میگی مامان جون گرسنم شده من هم فوری
زنگ زدم و از بیرون غذا گرفتم و با هم خوردیم.من هم کمی خستگی در کردم و
دوباره رفتم سراغ کار.بابایی هم که وقتی زنگ زد و شنید که من کلی کار کردم و
خسته هستم از بیرون شام گرفت اورد خوردیم و تو مشغول کارتون دیدن شدی
من هم مشغول نوشتن وبلاگت که خستگیم هم در بره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی