هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

هلیا

تبلیغ نی نی وبلاگ جهانی شد.

To your enemy, forgiveness. To an opponent, tolerance. To a friend, your heart. To yourself, respect. Merry Christmas پیشنهاد هدیه کریسمس : برای دشمن خود: بخشش برای رقیب: تحمل برای دوستانت:قلبت برای خودت:احترام کریسمس مبارک ...
7 دی 1390

سال85 در چنین شبی...

هلیا جون چند سال پیش بود که توی یه همچین شبی که شما هنوز توی شکم مامانی بودی و هنوز به این دنیا نیومده بودی دایی صادق و زندایی ندا در چنین شبی طولانی پیمان  مقدسی با هم بستن و جشنی بر پا شد به حرمت بستن ان پیمان . ما نیز در ان جشن با شکوه  شاهد بودیم و سرا پا شور و شوق از به هم پیوستن و یکدل شدنشان ........گرامیداشت سالگرد عروسی "گرامیداشت یکسال عشق"اعتماد"مشارکت"تحمل"فداکاری و پشتکار است و البته تمدید همه انها برای یکسال دیگر صادق جان و ندا جان سالگرد ازدواجتون مبارک.  ...
30 آذر 1390

شب یلدا مبارک

اخر پاییز شد همه دم میزنند از شمردن جوجه ها... توی دلت امشب بشمار تعداد دلهایی را که به دست اورده ای وبشمار تعداد لبخند هایی که بر لب عزیزانت نشاندی و بشمار تعداد اشکهایی که از سر شوق و غم ریختی برای همدردی .فصل زردی بود تو چقدر سبز بودی ؟جوجه ها را بعدا هم میشود با هم شمرد.از ته ته دلم برای همه ارزو دارم که همیشه سلامت باشند و عمر شادیهاشون به اندازه طولانی ترین شب سال باشه.یلدای همه مبارک
30 آذر 1390

تولد

دوستای خوبم امروز تولد پسر عمم هستش من هم از اینجا تولدش رو تبریک میگم.انشاالله که 120 ساله بشی متین جان و هر جا که هستی خوش و خرم و در درسهات هم موفق باشی.
27 آذر 1390

مهمونی خونه دایی صادق

پنج شنبه خونه ندا جون و دایی صادق و امیرعلی جون دعوت بودیم.اماده شدیم و بابا مجید ما رو رسوند.خیلی خوش گذشت دور هم اخه وقتی همه اون کسانی رو که دوسشون داری و اونها هم تو رو دوست دارن  دور هم جمع باشیم مطمئنا خوش میگذره فقط جای بابا مجید جون خیلی خالی بود.زندایی جون هم مثل همیشه برای شام خیلی تدارک دیده بود. البته هلیا جون ادم همیشه برای روی باز جایی یا مهمونی میره چون وقتی ادمو دوست داشته باشن و دلشون بخواد که دیدارها تازه بشه این مهمونیها بهانه ای میشه برای تجدید دیدارها البته کم کم که بزرگ بشی خودت بهتر همه چیز رو متوجه میشی محبت ها علاقه ها البته از ته دل که باشن میفهمی همین الان هم ماشاالله همه چیز رو متوجه میشی که خیلی سوالات...
26 آذر 1390

شنبه

امروز هم من همش تو فکر این هستم که برای جشنواره نی نی وبلاگ چه ایده ای میتونه خوب باشه و بعد هم مشغول نوشتن وبلاگت بودم وتو هم طبق معمول مشغول شیطونی و بازی.عزیز دلم که زندگی بدون وجود پاکت برای من و بابا واقعا بی معنی هستش.
26 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد