هليا اقدمهليا اقدم، تا این لحظه: 17 سال و 21 روز سن داره

هلیا

شنبه

1390/12/13 17:14
نویسنده : مامان لیلا
803 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان.بعد از چند وقت مهمون داشتن و مهمونی رفتن الان نشستم

که یه سری از خاطراتت رو بنویسم.جونم برات بگه که اخر هفته رفتیم فشم خونه

عمه زینب.برف زیادی اومده بود و ما هم با عمه و عمو قرار گذاشتیم که رسیدیم

بریم برف بازی تو توی ماشین خوابیدی و وقتی رسیدیم بیدار شدی و رفتیم برف

بازی.هلیا جونهلیاشب چون هوا خیلی سرد

بود زود رفتیم خونه عمه.فردا که بیدار شدی دوباره با بابایی رفتین بازی و بابایی

هم ازت این عکسا رو انداخت.هلیا جونقربون

ژستات بشم.هلیا جیگرمهلیا عزیزفدات

شم الهی پس دستت کو؟بابایی و هلیاهلیا و بابا مجیدچقدر

عاشقونه این پدر و دختر همدیگرو دوست دارن.

من از بالکن این عکسا رو ازتون انداختم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان امیر علی
13 اسفند 90 23:46
وای خدا جون عزیزم هلیا جون خوش تیپ .خیلی بزرگ و خانم شدی ماشاله .راستی چقدر برف اومده اونجا .جای ما خالی .............بوس
مامان امیر علی
14 اسفند 90 9:57
عاشق ژستهاتم من .راستی کاش شما هم دوربین داشتید ما هم شما را می دیدیم .هلیا خانم عروس بشی ایشاله .
عمه لیلا
8 فروردین 91 19:07
هلیا جون عکسات خیلی خیلی قشنگه ماشاالله ناز که هستی نازتر افتادی


خیلی ممنون عمه لیلا که به من سر زدین میبوسمتون.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا می باشد